فقر اینه که...

فقر اینه که ۲ تا النگو توی دستت باشه و ۲ تا دندون خراب توی دهنت؛

فقر اینه که روژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه؛

فقر اینه که شامی که امشب جلوی مهمونت میذاری از شام دیشب و فردا شب خانواده ات بهتر باشه؛

فقر اینه که از مولوی و رودکی و خیام چیزی جز اسم ندونی اما ماجراهای آنجلینا جولی و براد پیت و سیر تحولی بریتنی اسپرز رو پیگیری کنی؛

فقر اینه که وقتی کسی ازت میپرسه در ۳ ماه اخیر چند تا کتاب خوندی برای پاسخ دادن نیازی به شمارش نداشته باشی؛

فقر اینه که فاصله لباس خریدن هات از فاصله مسواک خریدن هات کمتر باشه؛

فقر اینه که کلی پول بدی و یک عینک دیور تقلبی بخری اما فلان کتاب معروف رو نمی خری تا فایل پی دی اف ش رو مجانی گیر بیاری؛

فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی؛

فقر اینه که ماشین ۴۰ میلیون تومانی سوار بشی و قوانین رانندگی رو رعایت نکنی؛

فقر اینه که ورزش نکنی و به جاش برای تناسب اندام از غذا نخوردن و جراحی زیبایی و دارو کمک بگیری؛

فقر اینه که در اوقات فراغتت به جای سوزاندن چربی های بدنت بنزین بسوزانی؛

فقر اینه که با کامپیوتر کاری جز ایمیل چک کردن و چت کردن و موزیک گوش دادن نداشته باشی؛

فقر اینه که کتابخانه خونه ات کوچکتر از یخچالت(یخچال هایت) باشه

کوچک ترین جدول مندلیف

 

 

کوچک ترین جدول مندلیف دنیا با استفاده از فناوری نانو روی یک تار مو نوشته شد. دانشمندان انگلیسی در اقدامی عجیب، کوچکترین جدول تناوبی دنیا را روی یک تار مو ایجاد کردند.

چند روز گذشته، خبری منتشر شد که از تولید کوچک ترین کارت کریسمس دنیا در ابعاد نانویی خبر می داد. این کارت توسط پژوهشگران انگلیسی تهیه شده بود. آنطور که از خبرها پیداست، بازار فناوری نانو داغ است و انگلیسی ها تمام کارهایشان را رها کرده اند تا رکورد کوچک ترین ها در عرصه فناوری نانو را بشکنند. این بار این دانشمندان تصمیم گرفتند بر روی تار موی پروفسور مارتین پولیاکف از دانشگاه ناتینگهام، جدول تناوبی بنویسند.

این ایده زمانی به ذهن پژوهشگران مرکز علوم و فناوری نانو دانشگاه ناتینگهام رسید که تصمیم گرفتند برای روز تولد پروفسور پولیاکف کار فوق العاده ای انجام دهند. آنها با استفاده از یک میکروسکوپ الکترونی و یک پرتو یون نگار که تار مو را بمباران یونی می کند این جدول تناوبی را ایجاد کردند.

این جدول آنقدر کوچک است که یک میلیون بار می توان، آن را روی یک برگه فیش برداری نوشت. دانشمندان دانشگاه ناتینگهام، جدول تناوبی موئین را به عنوان هدیه تولد به پروفسور پولیاکف تقدیم کردند.

عبارت خالی بندی

این روزها عبارت خالی بندی به معنی دروغ گفتن و لاف زدن رایج شده است اما پیشینه این واژه به دهها سال پیش یعنی زمان سلطنت رضا شاه بر می گردد ! نقل می کنند که در زمان رضاشاه بدلیل کمبود اسلحه، بعضی از پاسبانهایی که گشت می دادند فقط غلاف خالی اسلحه یعنی همان جلدی که اسلحه در آن قرار می گیرد را روی کمرشان می بستند و در واقع اسلحه ای در کار نبود.

دزدها و شبگردها وقتی متوجه این قضیه شدند برای اینکه همدیگر را مطلع کنند به هم می گفتند که طرف "خالی بسته" و منظورشون این بود که فلان پاسبان اسلحه ندارد و غلاف خالی اسلحه را دور کمرش بسته به این معنی که در واقع برای ترساندن ما بلوف می زند که اسلحه دارد و روی همین اصل بود که واژه خالی بندی رواج پیدا کرد.

زندگی بسیار عجیب و باور نکردنی یک زن

 

یک زن انگلیسی نمی تواند از موبایل و کامپیوتر و هر وسیله برقی که میدان مغناطیسی دارد، استفاده کند. او به توصیه پزشکان حق استفاده از کتری برقی را ندارد و ماشین لباسشویی را در زیر زمین بتونی قرار داده است وکار کردن با اینترنت برایش آرزو شده است.

جنیس تانی کلیف 55 ساله  هر شب در زیر نور شمع با همسرش به بازیهایی همچون لابیرنت و اسکرابل مشغول است و تنها دلیل این محدودیت عجیب حساسیت او به وجود هرگونه میدان الکترومغناطیس در کنارش است.

دختری 21 ساله با عجیب ترین چشمان دنیا

 

از چهار سال قبل، ناتالی آدلر دختر 21 ساله استرالیایی، دچار یک وضعیت عجیب در چشم‌هایش شده است. او هر سه روز چشمانش به مدت 72 ساعت بسته می‌شود و بعد از سه روز دوباره و خود‌به‌خود پلک‌هایش باز می‌شوند.

ناتالی می‌گوید: «شب قبل از بسته شدن چشم‌هایم، کاملا حس می‌کنم که می‌خواهد چنین اتفاقی بیفتد؛ چون پلک‌هایم به تدریج سنگین می‌شوند».

بیماری‌ها و اختلالات بینایی متعددی وجود دارند که می‌توانند باعث از بین رفتن ناگهانی بینایی شوند. از اختلالات داخل چشمی و عصبی گرفته که فعالیت سلول‌های نوری چشم را با مشکل مواجه می‌کنند تا مشکلات عصبی و عضلانی پلک که باعث افتادگی پلک می‌شوند، اما اینکه یک اختلال چشمی و نابینایی شکل دوره‌ای به خود بگیرد و مدام تکرار شود، جزو موارد نادری است که اغلب توجیهی برای آن وجود ندارد. مشکل ناتالی آدلر، هم یکی از این موارد نادر است.

بعد از بسته شدن چشم‌ها، او فقط می‌تواند از یک شکاف باریک پایین پلک چپش ببیند و برای این کار مجبور است سرش را کاملا به عقب خم کند. به خاطر همین موضوع، او دچار گردن‌دردهای شدیدی شده است. وی می‌گوید: «در سه روزی که چشمانم بسته است، در شقیقه‌هایم درد احساس می‌کنم. حالت تهوع دارم و تمام بدنم درد می‌کند و دردهای گردن هم به این مشکلات اضافه شده است».